[andishkadeh] [home]
[yaghin]
[kolbeh]
[Publication]
[Shamseend]

درباره اندیشکده

در کنار عصر فضا، عصر اتم، عصر دیجیتال، عصر خود(Self)، عصر مجاز(Virtual) و بسیاری از القاب دیگر، عصر کنونی عصر Think Tank یا در زبان فارسی «عصر اندیشکده‌ها» نیز خوانده می‌شود. زیرا عصر حاضر، عصر موج چهارم دموکراسی‌ها مبتنی بر Think Tank یا عصر مردم‌سالاری‌های اندیشکده‌ای است.
دموکراسی‌های اندیشکده‌ای که شاخص آن ایالات متحده است، در جوامعی شکل می‌گیرد که در آن نهادهای تصمیم‌ساز از انحصار دولت خارج شده و در سطح جامعه توزیع‌ گردیده و تلاش می‌شود که عموم نخبگان و متخصصان، از طریق تصمیم‌سازی در عرصه‌ی عمومی، بر تصمیم‌سازی در عرصه‌ی رسمی و حکومتی تأثیرگذارده و عقل عمومی را به مساعدت خِرد رسمی ببرد.
در دموکراسی‌های ماقبل ظهور پدیده‌ی Think Tank، تصمیم‌سازی صرفاً در درون قوای سه‌گانه‌ی حکومت صورت می‌گرفت و به مدیران حکومتی برای تصمیم‌گیری واگذار می‌شد.
اما در مردم‌سالاری‌های اندیشکده‌ای، تصمیم‌سازی عمومی در بیرون از نهادهای حکومتی و هم‌عرض با تصمیم‌سازی رسمی صورت گرفته، و همزمان در اختیار مدیران حکومتی به عنوان تصمیم‌گیران رسمی و عموم مردم به عنوان تصمیم‌گیران عمومی قرار می‌گیرد.
در جامعه‌ای که نهادهای تصمیم‌ساز عمومی یعنی اندیشکده‌ها، در قالب مراکز بررسی‌های استراتژیک، عقلانیت سیال و آزاد و پرنشاط «عمومی» را به کمک خِرد دیوان‌سالار و متصلب «رسمی» می‌برند، سه کارکرد اجتماعی بروز می‌یابد:

الف- دامنه‌ی حق رأی مردم از کشمکش بر سر این که چه کسانی حکومت کنند به این که مبتنی بر چه تصمیم‌ها و طرح‌هایی حکومت کنند موسع می‌شود. دامنه‌ی عقلانیت عمومی، حوزه‌ی عقلانیت رسمی را پشتیبانی و تقویت می‌کند.
ب- فساد سیاسی- اقتصادی- فرهنگی- و اجتماعی ناشی از تصلب و غیر رقابتی بودن تصمیم‌سازی رسمی، با ظهور تصمیم‌سازی عمومی کاهش می‌یابد.
ج- با خروج انحصار تصمیم‌سازی از دست نهادهای رسمی، انحصار تصمیم‌گیری نیز از دست این نهادها خارج شده و به مرور کلیت جامعه در تصمیم‌گیری دخیل شده و اراده‌ی خود را از راه تبیین تصمیم‌ها و طرح‌ها، بر نهادهای رسمی اعمال می‌کند. این ظرفیت تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری عمومی که در لایه‌های زیرین جامعه پنهان و غالباً مدفون است، هنگامی که به فعلیت می‌رسد، پویایی و نشاط واقعی اجتماعی را به نمایش می‌گذارد.

اندیشکده‌ی یقین، به عنوان مرکز بررسی‌های دکترینال، نخستین اندیشکده‌ در ایران است که به عنوان یک نهاد عمومی تصمیم‌ساز، در رقابت با نهادهای رسمی -به ویژه با مراکز تحقیقات استراتژیک کشور- تصمیم‌سازی و چاره‌اندیشی را از انحصار این نهادهای متصلب خارج ساخت.
تلاش اندیشکده‌ی یقین این بوده است که برای رقابتی کردن تصمیم‌سازی در سطح استراتژیک و در دامنه‌های زمانی بلندمدت، تفکر استراتژیک را از محافل آکادمیک رسمی به میان توده‌ی مردم به ویژه جوانان کشانده و انحصار آموزشی آن را بزداید.
باور عمومی در اندیشکده‌ی یقین این است که اگر سواد تصمیم‌سازی و بینش استراتژیک توده‌ی مردم به ویژه جوانان، ترفیع و ارتقاء یابد، تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری به حقیقت نزدیک می‌شود و انحراف‌ها و اعوجاج‌های سیاست‌گذاری کنونی در کشور، به حداقل می‌رسد.
رسالت «غنی‌سازی تصمیم و چاره» در سطح ملی، موجب شد که اندیشکده‌ی یقین در چهار حوزه‌ی به هم‌پیوسته‌ی کلی، فعالیت خود را سامان دهد:

1- حوزه‌ی تولید علم.
دانش پایه برای علوم استراتژیک، دانش دکترینولوژی و قاعده‌القواعد است. حوزه‌ی نخست فعالیت اندیشکده‌ی یقین، بومی‌سازی دانش دکترینولوژی است.

2- حوزه تعلیم و تربیت استراتژیک رسمی.
در این حوزه، اندیشکده‌ی یقین از سطح دانش‌آموزی تا سطح دانشجویی در پایه‌ی تحصیلات تکمیلی، در تعلیم و تربیت تصمیم‌سازان، استراتژیست‌ها و دکترینِریَن‌های جوان و نوجوان مشغول است.

3- حوزه‌ی تصمیم‌سازی.
اندیشکده‌ی یقین، تصمیم‌سازی و چاره‌گذاری پایه را در سطح دکترینال، با تبیین دکترین‌های حوزه‌ها و بخش‌های گوناگون نهادهای رسمی و حوزه‌ی عمومی، و سپس طرح‌ریزی استراتژیک در آن حوزه‌ها صورت داده و می‌دهد.

4- حوزه‌ی تعلیم و تربیت استراتژیک عمومی.
اندیشکده‌ی یقین، در حوزه تعلیم و تربیت استراتژیک عمومی، برای ارتقاء سواد استراتژیک و بینش دکترینال عمومی، جایگاه ویژه‌ای قائل بوده است. از این‌رو همواره در تعامل با افکار عمومی در تلاش برای عرصه‌سازی بوده و هست. کشاندن مباحث کلان تصمیم‌سازی و سیاست‌گذاری و قواعد حکومت‌داری و جامعه‌سازی به درون جامعه و لایه‌های مختلف اجتماع، به ویژه در میان جوانان، از اساسی‌ترین فعالیت‌های اندیشکده‌ی یقین بوده است.

* * * * *

اندیشکده‌ی یقین، رسماً در سال 1379 موجودیت خود را اعلام نمود، هر چند که از مدت‌ها قبل، فعالیت خود را آغاز کرده بود. ریاست اندیشکده‌ی یقین از ابتدا تاکنون به عهده‌ی حسن عباسی بوده است.