بخش مهمی از زندگی تلاشی است برای پاسخ به مجموعهای از نیازها و تأمین آنها. انسان سراسر نیاز است و تلاش انسان برای تأمین این نیازها، جامعه را میسازد. بنابراین تدبیر معاش و تأمین نیازهای انسان در زندگی از مهمترین مسائلی است که هر مکتب فکری که برای جامعهسازی مطرح میشود باید پاسخ مناسبی برای آن داشته باشد. در این راستا، دو پارادایم و چارچوب کاملاً متمایز وجود دارد؛ تأمین نیازها توسط خود انسان به صورت خودمحور و متکی به خود صورت میگیرد، یا خدا نیازهای انسان را تأمین میکند.
مفهوم «رزق» در قرآن کریم، و روایات معصومین(ع)، نشان میدهد که خزینههای نعمت الهی نزد خداوند است و اوست که از این منبع نامحدود رحمانی خویش، با حکمت و تقدیری که دارد، رزق و روزی بندگان خویش را تأمین میکند. البته تلاش بندگان برای کسب روزی، شرط لازم برای اختصاص این منبع بیکران است. بنابراین «رویکرد رزقمدار» یکی از مهمترین رویکردهای جامعهسازی است که در آموزش «قرآن برای کودکان»، «حکمت برای کودکان»، «فلسفه برای کودکان»، «فقه برای کودکان»، و در نهایت «استراتژی برای کودکان» توجه به آن برای ارتقاء توان تصمیمسازی در کودکان لازم و ضروری است.
در این رویکرد، هدف این است که کودک استراتژیست بیاموزد سهم هر فرد از رزق و روزی، توسط خداوند مقدر گردیده، و اوست که آن را بسط و قبض میدهد. بنابراین معاملهی اصلی با خداوند صورت گرفته و مشتری اصلی مال و نفس مؤمن، اوست. سپس با فهم ساز و کار زراندوزی و کسب ثروت، و همچنین درک ماهیت مال حلال و حرام، در برابر عوامل ایجادکنندهی روحیهی طمعورزی و تکاثر ثروت واکسینه شود.
البته امروزه از سنین پایین – حتی پیش از دبستان – در بازیها و انیمیشنها و …. این موضوع به گونهای دیگر تبیین میَشود: «هیولای فقر و نداری پشت سر توست، و برای بقاء راهی جز کسب ثروت و اندوختن آن نداری.» به این ترتیب، این خطر جامعه را تهدید میکند تا در آینده نسلی تربیت شود که سوداگری و زراندوزی و تکاثر ثروت مشخصهی اساسی آن باشد؛ تا جایی که در چنین شرایطی دو خطر بزرگ فرهنگی-اجتماعی پیش روی جامعه قرار گیرد:
جمع کردن مال و تکاثر ثروت مثبت تلقی شود!
روحیهی طمعورزی در افراد جامعه بالا رفته و این نگاه، جامعه را به سوی ربا و قمار و سوداگری پیش ببرد!
در این صورت، آیندهای جز هلاکت نسل و جامعه در پیش رو نخواهد بود.