نظام اقتصادی غرب مبتنی بر الگوی اکانومی و ربا همواره در طول تاریخ شکلگیری و بسط خود با فراز و فرودها و کاستیهای بسیاری مواجه بوده است که در هر نوسان، زندگی مردمان بسیاری را با خود به لرزش میانداخته و تکاپوی معیشتِ جوامع را دچار ایست و اعوجاج از مسیر طبیعی خود میکرده است. این الگوی اقتصادی غرب که با ربای سیستماتیک ممزوج بوده در هریک از این نوسانها که عمدتاً هم به بحرانهایی ریشهکن و خانمانسوز تبدیل میشده است، با یک عادتِ زشت که برآمده از روحیهی شیطانی و اندیشهی سودمحور Capitalism غربی است، هر بار با دستاندازی به ثروت ملتهای دیگر، وضعیت بحرانی خود را از این منجلاب که نیل به فروپاشی تمدنی داشته است نجات داده و حیاتِ روبه موتش را دوباره به دست آورده. این دستاندازیِ تمدنی یکبار در دورهای خاص از تاریخ با استثمار و استعمار مستقیمِ ملتها Colonialism معنا مییافته و در دورهای دیگر با شعارهایی چون جهانیسازی و تجارت آزاد و آنچه که به استعمارِ نو Neocolonialism تعبیر میشود ظهور میکرده و در برههای دیگر از این تاریخِ شوم با خلق اعتبار و چاپ دلارِ بیپشتوانه و به تعبیری دلارزایی Dollarization سعی در حفظ حیات مادی خود کرده است.
در سال ۲۰۰۶ اقتصاد غرب و خصوصاً آمریکا، به نظر آنقدر رونق داشت که وقتی یک سال بعد دچار بحران شد، بسیاری باور نمیکردند که از رشد بازایستد و بهتدریج دچار کسادی شود. درحالیکه در سال ۲۰۰۶ میزان تولید اقتصاد جهان نسبت به سال قبل از آن با ۵٫۱ درصد رشد به ۴۹ تریلیون دلار رسید. برای بسیاری قابلتصور نبود که با وقوع یک بحران مالی کار بهجایی برسد که نرخ رشد اقتصاد جهانی، درست سه سال بعد منفی شود.
از همان آغاز بحران، اندیشمندان غربی نقد و تحلیل اوضاع را با جدیت آغاز کردند اما هرقدر بحران تداوم مییافت حجم گستردهتری از فعالیتهای انتقادی و تحلیلی از آنها منتشر میشد؛ این روند همچنان نیز ادامه دارد. روند نقد و تحلیل مزبور تاکنون به تولید و تألیف بیش از یک هزار مجلد کتاب و دهها هزار مقاله، صدها فیلم مستند تلویزیونی، دهها فیلم سینمایی و سریال در آمریکا انجامیده است، که پیام آنها یکصدا این است: «لیبرالیسم اقتصادی و کاپیتالیسم در بحران است».
جوزف استیگلیتز از جمله اقتصاددانهایی است که در کتاب سقوط آزاد به موضوع این بحران پرداخته است :
در رکود عظیم (سال ۲۰۰۸) که به وضوح، بدترین نزول اقتصادی از زمان رکود بزرگ در ۷۵ سال گذشته (پس از رکود دهه ۱۹۲۰) بوده است، همه را از خواب گران بیدار کرد.
این مسئله ما را به بازنگری دیدگاههایی واداشت که عمری به آن حرمت گزارده بودیم. در سال ۲۰۰۸، هنگامی که اقتصاد جهان سقوط آزاد کرد، باورهای ما نیز چنین شدند؛ باورهای دیرینهی ما درباره علم اقتصاد، خود آمریکا و اسطورههای ذهنی ما دچار سقوط آزاد شدند.
مطالعه کتاب سقوط آزاد برای اندیشه جویان دانش استراتژی، ذیل سرفصل شورش علیه طمع، ضروری است.
برای این منظور، ابتدا جلسه ۴۹۳ کلبه کرامت را مطالعه کنید تا با توابین علم اقصاد لیبرالی به عنوان کسانی که اندیشمندان و متفکران شاخص حال حاضر غرب محسوب میشوند، آشنا شوید؛ سپس کتاب سقوط آزاد را مطالعه فرمایید.
برای مطالعه بیشتر به سرفصل شورش علیه طمع مراجعه فرمایید.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.