ترندگذاری برنامه ششم پیشرفت جمهوری اسلامی ایران (ویراست مهر ماه 1393)

 

ترندگذاری برنامه‌ی ششم پیشرفت

1399-1394

در افق طرح‌ریزی استراتژیک 1414

 

ششمین برنامه‌ی پیشرفت جمهوری اسلامی ایران مقطع پنج‌ساله‌ی 1399-1394 را در برمی‌گیرد. برنامه‌ی ششم پیشرفت، وارث پیامدهای مثبت و منفی پنج برنامه‌ی پنج‌ساله‌ی قبلی در یک دوره‌ی 25 ساله است؛ هم‌چنین برنامه‌ی ششم، عمیقاً متأثر از وقایع و تحولات جهانی، منطقه‌ای و ملّی است که رخ‌داده یا در حال وقوع است. ازاین‌رو، ترندهای[1] برنامه‌ی ششم، لزوماً باید مبتنی بر پیامدهای برنامه‌های پیشین و تحولات جهانی، منطقه‌ای و ملی گذاشته شوند. محورهای کلی ترندگذاری برنامه‌ی ششم، به‌اجمال در پی این مقدمه آمده است. اما سه نکته‌ی اساسی، روند برنامه‌ریزی استراتژیک طرح‌های پیشرفت را اصلاح و غنی می‌سازد:

الف- طرح‌ریزی‌های پنج‌ساله، با یک اشکال اساسی مواجه است و آن اشکال این است که اجرای این طرح‌ها و برنامه‌ها، اغلب به جمهوری بعد موکول می‌شوند. برنامه‌ی چهارم توسعه توسط جمهوری هشتم ریخته شد و در جمهوری نهم اجرا گردید. برنامه‌ی پنجم توسعه نیز در جمهوری دهم ریخته شد و اجرای بخشی از آن به جمهوری یازدهم موکول گردید. با توجه به این‌که هر جریان سیاسی که از سوی مردم انتخاب می‌شود، غالباً در یک دوره‌ی هشت‌ساله، دو جمهوری چهارساله را عهده‌دار می‌شود، عقلانی‌تر است که برنامه‌ی دوره‌ی دو جمهوری را تهیه کند.

ازاین‌رو ضروری است برنامه‌های پنج‌ساله‌ی پیش‌رفتتبدیل به برنامه‌های هفت‌ساله‌ی پیش‌رفتشوند. در این صورت هر جمهوری که شکل گرفت، در یک سال اول عمر خود، برنامه‌ی مطلوب خود را تهیه نموده و در مجلس شورای اسلامی تصویب نماید. سپس در سه سال باقی عمر آن جمهوری – و چهارساله‌ی عمر جمهوری بعدی – آن برنامه‌ی هفت‌ساله‌ی خود را اجرا کند. در این صورت امکان ارزیابی برنامه‌ی اختصاصی هر جمهوری، و عمل‌کرد آن جمهوری پس از اتمام دوره‌ی آن بهتر محقق می‌شود.

در قرآن کریم، نظام برنامه‌ریزی استراتژیک حضرت یوسف (ع) برای مصر باستان تشریح شده است. رؤیای فرعون مصر در خواب، حاوی علائمی بود که یوسف (ع) آن‌ها را تأویل کرد و مبتنی بر آن، دو برنامه‌ی هفت‌ساله را برای چهارده سال ریخت. ازاین‌رو برنامه‌ی هفت‌ساله، یک الگوی وحیانی نیز در قرآن کریم دارد.

ب- برنامه‌های پیشرفت باید در افق مشخص ریخته شود. برنامه‌ی ششم پیشرفت نیز یک افق نزدیک دارد که سند چشم‌انداز 1404 است. اما تحولات پرشتاب جهانی حکم می‌کند که این نگاه عمیق‌تر شود. برای برنامه‌ی ششم – که اجرای آن از 1394 آغاز می‌شود – افق 1414، خود یک افق بیست‌ساله است. چشم‌انداز 1404 افق نزدیک، چشم‌انداز 1414 افق واسط، و چشم‌انداز 1444 افق دور برنامه‌ی ششم پیشرفت است.

طرح 50 ساله برای جمهوری اسلامی ایران

 

ج- طرح‌ریزی استراتژیک، روی‌کردهای متعدد و متنوعی دارد که در ایران متأسفانه تنها یک روی‌کرد موردتوجه بوده است؛ مکتب «اصالت فرصت» در روی‌کرد امنیت‌مدار. این مکتب که تحت عنوان مخفف SWOT شناخته می‌شود، ظرفیت کامل و جامعی برای طرح‌ریزی استراتژیک ندارد. هر حوزه‌ای، روی‌کرد طرح‌ریزی و برنامه‌ریزی خاص خود را می‌طلبد که غالباً با روی‌کرد امنیت‌مدار و به‌ویژه با مکتب SWOT تمایز و تفاوت اساسی دارد.

*****

در تبیین ترندهای برنامه‌ی ششم پیشرفت جمهوری اسلامی، مطالعات نهادهای دکترینال غربی نیز بررسی‌شده است:

  • ترندهای 2015 TRADOC فرماندهی دکترین و آموزش- آمریکا.
  • ترندهای 2020 TrendOne اتحادیه اروپا.
  • ترندهای 2045DCDC مرکز دکترین، مفاهیم و توسعه- انگلیس.
  • ترندهای 2050 ریچارد واتسن- آمریکا.

*****

 

گزاره‌های جهـانی

 

1- نظام چندقطبی

گروه بریکس BRICS، شامل روسیه، چین، برزیل، هند و آفریقای جنوبی، که نزدیک به یک‌سوم اقتصاد جهان را دربردارند در حال ایجاد صندوق پولی مشترک، برای شکستن انحصار صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی هستند؛ این اقدام، آمریکا و اقتدار دلار را به چالش خواهد کشید. وقایع اوکراین و سوریه، شکاف روسیه و غرب را بیشتر کرد و هم‌چنین موجب هوشیاری بیشتر چین شد. غیر از گروه بریکس و پیمان شانگهای، حوزه‌ی مرکوسور (کشورهای آمریکای لاتین) نیز برای شفاف کردن مرزهای منافع خود با آمریکای شمالی و اروپا، تلاش می‌کنند. ازاین‌رو، جهان در دوره‌ی برنامه‌ی ششم پیشرفت جمهوری اسلامی، به سمت نظام کلی دوقطبی غرب (اروپا و آمریکا) – شرق (چین و روسیه) پیش می‌رود.

جهان اسلام، از یک‌سو درگیر جنبش‌های بیداری اسلامی در مصر، یمن، فلسطین، بحرین، تونس، و لیبی است، و از سوی دیگر با فتنه‌ی تکفیری‌ها مواجه است. در جهان اسلام نسبت به تحولات جهانی و روند شکل‌گیری نظم جهانی، چهار انگاره‌ی متفاوت وجود دارد:

الف- انگاره‌ی غالب (در میان دولت‌های کشورهای اسلامی)‌: انگاره‌ی غالب، گرایش به قطب غربی جهان (آمریکا- اروپا) است؛ ترکیه و عربستان پرچم‌دار این انگاره هستند و عمده‌ی کشورهای عرب از این انگاره پیروی می‌کنند.

ب- انگاره‌ی ضعیف: روی‌کرد به قطب شرقی جهان (روسیه- چین).

پ- انگاره‌ی غفلت: روی‌کرد کشورهایی که متوجه تحولات نظام جهانی نبوده، و به مشکلات خود مشغول هستند.

ت- انگاره‌ی تهاجمی: روی‌کرد سامان‌دهی قطب سوم جهان (جنبش جهانی بیداری اسلامی- جنبش جهانی مستضعفین). پرچم این انگاره، در دست نیروهای انقلاب اسلامی و جریان منطقه‌ای حزب‌الله است.

هر چهار انگاره، ضعف‌ها و قوت‌ها، و هم‌چنین فرصت‌ها و مزیت‌های نسبی خود را دارند؛ اما آن‌چه مشهود است، این‌که هیچ‌یک از این انگاره‌ها در بازه‌ی زمانی برنامه‌ی ششم پیشرفت نمی‌توانند برجهان اسلام غالب شوند و ناچار به تعامل و یارگیری، و تقابل با یک‌دیگر هستند.

استراتژی جمهوری اسلامی باید بر گفتمان‌سازی جهانی، منطقه‌ای و ملی انگاره‌ی چهارم (تهاجمی) در شکل‌گیری نظم جهانی معطوف باشد.

 

2- فروپاشی اقتصاد جهانی

اقتصاد دلار پایه‌ی جهان در سال پایه‌ی برنامه‌ی ششم (1394/2015) بیش از 56 تریلیون دلار بدهی عمومی دارد؛ این رقم که به‌مراتب از درآمد کل کشورهای جهان بیشتر است، عمدتاً مربوط به اقتصادهای برتر (آمریکا، اتحادیه‌ی اروپا، ژاپن، کانادا، استرالیا، و غیره) است و در سال 1399 به 72 تریلیون دلار می‌رسد.

سیل انتقادهای جهانی از سوی دانشمندان، روشنفکران، مدیران، و سیاست‌مداران، به مدل‌های اقتصاد لیبرالیستی، موج فزاینده‌ای یافته است. اما آنچه حائز اهمیت است، این‌که هنوز الگوی جایگزینی برای لیبرالیسم اقتصادی تبیین نشده است.

روند عمومی بدهی جهان - global public debtبدهی‌های جهان - global public debt 

جمهوری اسلامی در این میان موقعیت ویژه‌ای دارد:

الف- از یک‌سو، درگیر تحریم‌های جهان استکبار است، و به تعبیر امام خامنه‌ایمدظله «کشور درگیر یک جنگ تمام‌عیار اقتصادی است».

ب- و از سوی دیگر، با طرح اقتصاد مقاومتی[2]، که رهبر معظم انقلاب، آن را جهاد مقدس خواندند، درصدد مقاوم‌سازی اقتصاد ملّی، برای خنثی کردن استراتژی‌های جهان استکبار، در جنگ تمام‌عیار اقتصادی[3] مزبور است؛ اما اقتصاد مقاومتی با دو چالش اساسی در طول برنامه‌ی ششم پیشرفت مواجه است:

1) چالش نظری: تکنوکرات‌های حاضر در حوزه‌ی اقتصاد ایران، عمدتاً مؤمن به دکترین‌های فریدمنی، یا نئوکینزی هستند. پذیرش بی‌سروصدای مکتب پولی در اقتصاد ایران در دو دهه‌ی اخیر، عملاً اقتصاد مقاومتی را غیرممکن ساخته است.

2) چالش عملی: اصالت پول در اقتصاد، و سیطره‌ی بازار سرمایه به‌عنوان حجاب بر سایر بازارها، موجب این شده است که پول با پول کار کند. این‌که پول با پول کار کند و اساساً «کار کردن» پول برخلاف حکم صریح امام خمینی (ره) است که فرمودند: «پول نباید کار کند.»[4] و [5]

دلیل اصلی سست شدن بنیه‌ی ملّی، مکتب اصالت پول است و باوجودآن، مقاوم‌سازی اقتصاد تنها در حوزه‌ی شاخ و برگ‌ها صورت می‌گیرد، نه در تنه و ریشه‌ی آن.

جمهوری اسلامی چهار استراتژی هم‌زمان را باید در مقطع پنج‌ساله‌ی برنامه‌ی ششم سرلوحه‌ی خود قرار دهد:

استراتژی یکم

مفهوم پول در اقتصاد ایران گمراه‌کننده است. باید پول به معنی Currency حذف شود و Money جایگزین شود. پول بدون پشتوانه Fiat کارکردی همچون ویروس HIV در پیکره‌ی اقتصاد دارد.

­

استراتژی دوم

کنار گذاردن مکتب اصالت پول در اقتصاد ملّی. در این صورت، بازار سرمایه از اصالت خواهد افتاد و سایر بازارها موردتوجه واقع می‌شوند. بانک، بورس و بیمه نیز به نهادهای فرعی و خدماتی تبدیل‌شده و از محوریت ساقط می‌شوند.

استراتژی سوم

در تجارت بین‌المللی، با ایجاد پیمان‌های دوجانبه‌ی پولی، هر نوع ارز ثالث مانند دلار و یورو، از چرخه‌ی معاملات حذف شود.
چین و روسیه این روند را در پیش‌گرفته‌اند و جمهوری اسلامی که در محاصره‌ی اقتصادی است، بیش از دیگران به این روند نیازمند است.

* نکته: مرکز سیاست دوحزبی آمریکا Bipartisan Policy Center در سال 1387 در گزارشی، استراتژی آمریکا علیه ایران را در قالب «دائم پارادایم» اعلام کرد. استراتژی آمریکا در قالب «دوربرگردان» یا U-Turn مبتنی بر این است که هر نوع معامله‌ی نفتی ایران با ارزی غیر از دلار، باید در بازار جهانی یا در کشور مقصد، ابتدا به دلار برگردد، سپس معامله رسمیت پیدا کند. باید به این استراتژی حمله کرد و دلار را از چرخه‌ی معاملات حذف کرد.

 uturn iran oil - نحوه دور زدن تحریم‌ها یوترن

استراتژی چهارم

مهار نفوذ کمپانی‌ها و کورپوریشن‌های بین‌المللی در اقتصاد ایران: کمپانی‌های چندملیتی و تک ملیتی خارجی، به بهانه‌ی سرمایه‌گذاری، نقاط استراتژیک و عملیاتی تولید و تجارت را در دست گرفته و بر کلیت ساختار سیاست اقتصادی و سیاست داخلی و خارجی کشور تأثیرگذار می‌شوند؛ ازاین‌رو باید با رصد هوشمندانه‌ای ورود و حضور این کمپانی‌ها، تهدید آن‌ها در شکل‌گیری استراتژی لکه‌ی جوهر را خنثی کرد. کشور کره جنوبی امروز توسط این کورپوریشن‌های چندملیتی اداره می‌شود؛ چین نیز به‌مرور با این تهدید مواجه شده است و اقتصاد آن مترصد تسخیر شدن است.

 

خط‌مشی

این استراتژی‌ها بر یک معیار و میزان مشخص سنجش می‌شوند: زدودن زهر ربا از تن اقتصاد ایران. خط‌مشی ربازدایی از اقتصاد ایران، معیار استراتژی‌های مزبور، در بستر تحولات جهانی اقتصاد است. جنگ تمام‌عیار اقتصادی، عملاً در قالب جنگ با خدا و رسول خدا (ص) به اجرا درآمده است.

 

3- تغییرات زیست‌بوم جهانی

سرعت تغییرات زیست‌بوم جهانی، نابودی گونه‌های جانوری، اسراف منابع کره‌ی زمین، و تغییرات دمایی، موقعیت جلدی سیاره را به مخاطره انداخته و به‌مرور بر حیات بشر و ساخت و بافت اجتماعی کشورها و قاره‌ها تأثیر گذارده و بنیه‌ی آن‌ها را ضعیف می‌سازد. بخشی از «امنیت جهانی پایدار» معطوف به محیط‌زیست جهانی پایدار است. ناپایداری محیط‌زیست جهانی در این دوره، در طول تاریخ کم‌سابقه است.

 *****

 

گزاره‌های بین‌المللی

 

1- تغییرات ژئوپلیتیکی

در عرصه‌ی بین‌المللی، به‌ویژه در جهان اسلام، تغییرات ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی ویژه‌ای از سوی استکبار جهانی پیگیری می‌شود: پس از حدود یک‌صد سال که از اقدامات دو فرد فرانسوی و انگلیسی (پیکو[6] و سایکس[7]) در تنظیم و ترسیم نقشه و مرزهای کشورهای جنوب غرب آسیا می‌گذرد، مجدداً نقشه و مرزهای همین کشورها را آماج طرح‌ها و تغییرات موردنظر خود قرار داده‌اند؛ ازاین‌رو، مقاصد شوم استکبار جهانی در تجزیه‌ی کشورهای اسلامی در بازه‌ی زمانی برنامه‌ی ششم جمهوری اسلامی، موقعیت ویژه‌ای را برای جمهوری اسلامی ایران پدید می‌آورد که نباید از وقوع و پیامدهای آن غافل شد. آمریکا با پشتیبانی اتحادیه اروپا، و در راستای سیاست‌های رژیم صهیونیستی، نقشه‌ی تجزیه کشورهای اسلامی را منتشر کرده است:

الف-تجزیه‌ی عراق ب-تجزیه‌ی سوریه پ- تجزیه‌ی لبنان

ت- تجزیه‌ی اردن ث- تجزیه‌ی عربستان ج- تجزیه‌ی یمن

چ- تجزیه‌ی پاکستان ح- تجزیه‌ی افغانستان خ- تجزیه‌ی ایران

د- تجزیه‌ی مصر ذ- تجزیه‌ی لیبی

طرح تجزیه عربستان سعودی

 

 

در دهه‌ی اخیر، پس از جدا نمودن تیمور شرقی از کشور اسلامی اندونزی، و تجزیه‌ی سودان جنوبی از کشور اسلامی سودان، که مجموعاً منطقه‌ای بیش از وسعت کشور فرانسه از سرزمین‌های جهان اسلام جدا شد، اکنون در میانمار و آفریقای مرکزی -که مسلمانان در اقلیت هستند- نیز مسلمان‌زدایی از آن سرزمین‌ها ادامه دارد.

دو اقدام «تغییر مرزها و تجزیه‌ی کشورها» و «راندن اقلیت‌های مسلمان از سرزمین خود»، مستقیم و غیرمستقیم در طول برنامه‌ی ششم پیشرفت، بر سیاست‌های جمهوری اسلامی تأثیر می‌گذارد؛ درنتیجه، در طول برنامه‌ی ششم، جمهوری اسلامی ضمن این‌که نباید نسبت به این اهداف شوم بی‌تفاوت باشد، هم‌چنین نباید غافل‌گیر شود و منفعل بماند.

 

2- بیداری اسلامی

بیداری اسلامی در چهار سال اخیر به سقوط دولت‌های مصر، لیبی، تونس و یمن انجامید؛ انقلاب یمن ناکام ماند اما کماکان ادامه دارد؛ انقلاب مصر و لیبی منحرف شد؛ اما انقلاب بحرین، همچنان در جریان است. سوریه خطر تکفیری‌ها را تا حدودی دفع کرده است. عراق عمیقاً در فتنه‌ی تکفیری‌ها درگیر است. پیروزی مردم غزه در نبرد 51 روزه در تابستان 1393 مجدداً بیداری اسلامی را شعله‌ور ساخت. در بازه‌ی زمانی برنامه‌ی ششم پیشرفت جمهوری اسلامی، بیداری اسلامی دو مرحله‌ی دیگر را از سر می‌گذراند:

 

الف- مرحله‌ی سقوط دولت‌های استبدادی- ارتجاعی، مانند عربستان و بحرین و برخی دیگر: عربستان در تغییرات سیاسی پس از ملک عبدالله و سعود الفیصل (که هر دو کهن‌سال هستند) دوران دشواری را پیش‌رو خواهد داشت. انزوای فرقه‌ی وهابی- تکفیری در جهان اسلام، انزوای ایدئولوژیک عربستان در دهه‌ی جاری را در پی دارد.

ب- مرحله‌ی شفافیت تشخیص اسلام ناب از فرقه‌های انحرافی، مانند وهابیت: بیداری اسلامی، یک وجه درونی، و یک زایمان دردناک را می‌گذراند؛ پاسخ به این پرسش که کدام اسلام اصیل است و قدرت انطباق شرایط را با خود دارد؛ پاسخ به این پرسش که کدام اسلام می‌تواند و کدام اسلام توانست جامعه را در عصر مدرن مدیریت کند. این پاسخ‌ها در طول برنامه‌ی ششم پیشرفت جمهوری اسلامی تعمیق می‌یابد و از مرحله‌ی شور و هیجان، به مرحله‌ی معرفت و شعور می‌رسد؛ جمهوری اسلامی برای این مرحله باید برنامه‌ی مشخص داشته باشد و در عمق‌بخشی معرفتی به جریان بیداری اسلامی بکوشد. این مرحله، موجب معرفی حقانیت جمهوری اسلامی در نسبت با اسلام آمریکایی ترکیه و اسلام تکفیری عربستان خواهد شد. در این مرحله، هم‌چنین جمهوری اسلامی باید تکفیریون شیعه و «عمامه‌های» انگلیسی را افشاء و منزوی کند. بازه‌ی زمانی برنامه‌ی ششم پیشرفت، مقطع مهم افشاء و تقبیح صهیونیست‌های مسلمان، اعم از سکولارهای مسلمان، تکفیریون سنی و تکفیریون شیعه است.


 

3- پروژه‌ی SSR ایران و سوریه

آمریکا تلاش می‌کند که در سوریه و ایران پروژه‌ی SSR (Security SectorReform) را اجرا کند. تحریم‌های اقتصادی بخشی از پروژه‌ی SSR هستند. روند و ابعاد این پروژه باید برای مدیران جمهوری اسلامی معرفی‌شده و آن را ناکام گذارند. ممانعت از SSR آمریکا یکی از شاخص‌های ارزیابی برنامه‌ی ششم پیشرفت است.

 

4- پروژه‌ی DDR مقاومت اسلامی لبنان و فلسطین

آمریکا پروژه‌ی (DDR(Disarmament,Demobilization, Reintegration حزب‌الله لبنان، حماس و جهاد اسلامی را از طریق سازمان ملل پیگیری می‌کند. روند و ابعاد پروژه‌ی DDR علیه مقاومت اسلامی لبنان و فلسطین باید معرفی و افشاء گردد و از تحقق آن جلوگیری شود.

ابعاد پروژه DDR آمریکا در جهان اسلام

5- پروژه‌ی DDR تکفیریون

جمهوری اسلامی ایران، در بازه‌ی برنامه‌ی ششم پیشرفت، در یک دیپلماسی ضد تروریستی فعال در منطقه و جهان، پروژه‌ی DDR تکفیریون سنی و شیعه را مدیریت کند.

6- پروژه‌ی SSR رژیم صهیونیستی

جمهوری اسلامی ایران، در بازه‌ی برنامه‌ی ششم پیشرفت، در یک دیپلماسی ضد تروریستی فعال در منطقه و جهان، پروژه‌ی SSR رژیم صهیونیستی را مدیریت کند.

7- پروژه‌ی SSR آمریکا

جمهوری اسلامی ایران، در بازه‌ی برنامه‌ی ششم پیشرفت، در یک دیپلماسی فعال ضد استکباری، در برابر پروژه‌ی SSR آمریکا علیه ایران، پروژه‌ی SSR آمریکا را در جهان به گفتمان عمومی تبدیل کند.

 *****

 

گزاره‌های ملّـی

 

1- محیط‌زیست

خشک‌سالی و تغییرات زیست‌محیطی، در بازه‌ی زمانی برنامه‌ی ششم پیشرفت، چالش‌های اقتصادی، اجتماعی و امنیتی عدیده‌ای برای جمهوری اسلامی پدید می‌آورد؛ سال 1393 هفتمین سال خشک‌سالی پیاپی کشور است:

 الف- اکنون از هر 10 شهر ایران که رودخانه دارند، رودخانه‌های 9 شهر خشک‌شده است، به‌گونه‌ای که شهرداری‌های آنجا، بستر رودخانه‌ی شهر خود را آسفالت کرده و به‌مرور تغییر کاربری می‌دهند.

ب- در شرق و غرب و مرکز کشور، دریاچه‌ها و تالاب‌ها با کمبود آب مواجه هستند.

پ- تغییرات آب و هوایی و زیست‌محیطی موجب جابه‌جایی جمعیت و به‌ویژه «روستازدایی» می‌شود.

ت- فقرزایی حاصل از تغییرات زیست‌محیطی، پیامدهای اجتماعی- امنیتی گسترده‌ای در طول برنامه‌ی ششم پیشرفت خواهد داشت.

ث- غبار و ریزگردها که از غرب و جنوب غرب کشور وارد می‌شوند و هیچ درمان و علاجی ندارند، بر ساختار اجتماعی- اقتصادی غرب و جنوب غرب کشور تأثیر جدی خواهد داشت.

* شیوع معاصی، به‌ویژه ربای سازمان‌یافته، برکت را از زندگی و محیط‌زیست می‌برد. اگر در برنامه‌ی ششم به معصیت‌زدایی توجه نشود، مسئله‌ی بحران زیست‌محیطی به چالشی اساسی برای جمهوری اسلامی تبدیل می‌شود. شرایط زیست‌محیطی خشک‌سالی، به‌ویژه کم‌آبی، موجب جابه‌جایی جمعیت می‌شود؛ انتشار و پراکندگی جمعیت، یک مؤلفه‌ی قدرت ملی است که برهم خوردن آن، پیامدهای امنیتی دارد. سرمایه‌گذاری امنیتی در قالب طرح آمایش سرزمین، برای انتشار و پراکندگی هوشمند جمعیت، موجب پدید آمدن یکی از متغیرهای امنیت پایدار -یعنی توزیع مناسب جمعیت- می‌شود. سرمایه‌ی ملکی درخطر است و در برنامه‌ی ششم می‌طلبد که نیروهای انقلاب اسلامی به میدان محیط‌زیست وارد شوند.

 

2- سرمایه مِلکی: کاداستر[8] و لندپارسل (حدنگاری)

سرمایه‌ی مِلکی، نیازمند ثبت قانونی است. ابعاد حقوقی املاک ملی و طرح فقهی أنفال، یکی از پایه‌های طرح آمایش سرزمین است.

الف-کاداستر ملی (که قانون آن در بهار 1393 در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید) در بازه‌ی برنامه‌ی ششم باید عملیاتی شود. پس از کاداستر عمومی، باید کاداستر سازمانی انجام شود:

1) کاداستر وزارت نفت.

2) کاداستر وزارت جهاد کشاورزی.

3) کاداستر وزارت صنعت، معدن و تجارت.

4) کاداستر وزارت راه و شهرسازی.

5) کاداستر وزارت علوم، تحقیقات و فن‌آوری.

6) کاداستر دانشگاه آزاد اسلامی.

7) کاداستر وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی.

8) کاداستر وزارت آموزش و پرورش.

9) کاداستر وزارت اقتصاد.

10) کاداستر بانک مرکزی و حوزه‌ی بانکی کشور.

11) کاداستر سپاه.

12) کاداستر ارتش.

13) کاداستر ناجا.

14) کاداستر ودجا.

15) وسایر سازمان‌ها.

* نکته: ایران از حیث پدیده‌ی «زمین‌خواری» به‌عنوان یک جرم سازمان‌یافته‌ی «ماکرو آلیاژی» موقعیت نامناسبی دارد که راه اصلی ممانعت از این جرائم ماکرو آلیاژی در کاداستر و لندپارسل نهفته است.

ب- کاداستر جهان اسلام: فرهنگ کاداستر در جهان اسلام باید تعمیم یابد. صهیونیست‌ها با استفاده از خلأ کاداستر، سرزمین فلسطین را از زیر پای ساکنان آن کشیدند؛ ازاین‌رو فرهنگ کاداستر باید در کشورهای اسلامی نهادینه شود.

 

3- سرمایه‌ی معرفتی

معرفت اسلامی، معرفت توحیدی است، اما تهدید و رخنه‌ای که در حوزه‌ی قدرت نرم در معرفت اسلامی پدید آمده است، تثلیث و ثنویت است: تثلیث مستتر در علوم مدرن[9]، و ثنویت عریان[10] در هنر. پیامد این رخنه، نابودی باور به توحید در آحاد جامعه اسلامی است.

سد رخنه و افشاء آن، و تکیه‌بر معرفت توحیدی، با تعمیق آن در سطح جامعه، در بازه‌ی برنامه‌ی ششم پیشرفت جمهوری اسلامی، یک ضرورت حیاتی است، زیرا خدشه در معرفت توحیدی در آحاد جامعه، موجب خدشه در سایر حوزه‌ها خواهد شد و قدرت نرم جمهوری اسلامی را به چالش می‌کشد. ریشه‌ی امنیت پایدار، در معرفت توحیدی است.

 

4- سرمایه‌ی ایمان

متعلقات هفت‌گانه‌ی ایمان قرآنی (ایمان به غیب، خدا، ملائکه، کتاب، انبیاء، آیت‌ها، و آخرت) هیچ‌گاه مانند امروز مورد هجوم شیطان و جنود او نبوده‌اند. امروز به‌گونه‌ای سازمان‌یافته هر هفت متعلق ایمان (جداگانه) تخریب می‌شوند؛ پیامد آن، تخریب باورهای دینی است و اگر از جامعه‌ی مسلمین، ایمان گرفته شود، عمل صالح آحاد آن جامعه نیز کارساز نخواهد بود، زیرا قرآن کریم 65 بار عمل صالح را پس از ایمان کامل آورده است.

1) فرسایش سرمایه‌ی ایمان، در بازه‌ی برنامه‌ی ششم پیشرفت، ادامه خواهد یافت. ازاین‌روست که باید نخبگان و مسئولین را حساس، و مردم را دغدغه‌مند نمود: تبیین هفت متعلق برای توده‌ی مردم، سپس رصد تخریب هریک از متعلقات، و آنگاه عمق‌بخشی و تقویت هرکدام از آن‌ها در سطح جامعه، سه اقدام هم‌زمان بازتولید سرمایه ایمان است.

* در طول برنامه‌ی ششم پیشرفت، تشکیل مراکز و نهادهای اشاعه‌ی ایمان، با سنجه و سازوکار ارزیابی ضریب آن‌ها، ضروری است.

2) اعلامیه‌ی جهانی «حق خدا» مشتمل بر ترندهای حق خالق، حق خلقت، حق مخلوق، و حق اشرف مخلوقات، در بازه‌ی زمانی برنامه‌ی ششم پیشرفت،‌ تکمیل‌شده و به گفتمان عمومی تبدیل شود.

 

5- سرمایه علم

جنبش تولید علم در ایران تحرک نسبی داشته و اکنون ایران پس از یک دوره‌ی 300 ساله، واجد جامعه‌ی علمی است؛ اما سرمایه‌ی علمی در بازه‌ی برنامه‌ی ششم سه آماج‌گذاری مشخص را می‌طلبد:

الف- دست‌یابی به علوم اقتدار آفرین

این‌که کشور ایران امروز واجد جامعه‌ی علمی است به این معنی نیست که همه‌ی این علوم، به اقتدار ایران اسلامی می‌افزایند؛ بلکه برعکس، برخی از این علوم، به‌ویژه در علوم انسانی با مبنای غیرتوحیدی[11]، موجب اقتدار زدایی از ایران اسلامی هستند. علم اقتصاد مدرن که ذاتاً ربوی است، هرقدر ضریب نفوذ بیشتری در ایران داشته باشد، اقتدار اسلامی ایران را می‌زداید. تحول در علوم، با شاخص اقتدار آفرینی، در مقطع برنامه‌ی ششم پیشرفت، باید پیگیری شود:

1) علوم اقتدار آفرین انسانی.

2) علوم اقتدار آفرین پایه.

3) علوم اقتدار آفرین فنی.

4) علوم اقتدار آفرین زیستی.

* نکته: مدرک‌گرایی مفرط در بازه‌ی برنامه‌ی ششم موجب اعتبار زدایی از دانشگاه و مدارک آن در میان عموم مردم می‌شود. این اعتبار زدایی، فرصتی طلایی است تا مجدداً دانشگاه و علم، عرصه‌ی جویندگان حقیقی معرفت و دانش گردد.

ب- دانشگاه حکمت‌بنیان

پس از دانشگاه‌های نسل یکم آموزش‌محور، نسل دوم پژوهش‌محور، و نسل سوم کارآفرین، دانشگاه‌های نسل چهارم حکمت‌بنیان مطرح هستند. بازه‌ی برنامه‌ی ششم پیشرفت، فرصت مناسبی برای پایه‌گذاری نمونه‌های آزمایشی دانشگاه‌های حکمت‌بنیان است.

ج- دبستان حکمت‌بنیان

حرکت حکمت‌بنیان ضرورتاً باید از دبستان آغاز شود.

* نکته: سرمایه‌ی علمی، بخشی از قدرت نرم کشور است که در چهارچوبی حکمت‌بنیان، به اقتدار آفرینی منتج می‌شود.

 

6- سرمایه‌ی ادب و تربیت

تفرد و پدیده‌ی فلسفی ایندیویژوآلیسم Individualism، بیماری مهلک تربیتی قرن بیست‌ویک میلادی است. این بیماری در جامعه ایران ناشناخته است، اما به‌سرعت در حال اپیدمی و فراگیر شدن است.

الف- ادب حضور

در تلقی هستی‌شناختی امام خمینی (ره)، نسخه‌ی درمان ویروس بیماری تفرد است[12]. در برنامه‌ی ششم پیشرفت باید پدیده‌ی ایندیویژوآلیسم رصد و ارزیابی شود، و هم‌زمان ادب حضور ترویج و تعمیق گردد. ادب حضور را می‌توان از مهدهای کودک و دبستان‌ها آغاز نمود. برنامه‌ی ششم پیشرفت، باید بستر تحقق و نهادینه‌سازی ادب حضور شود.

نمودار عبودیت - obudiat plat

ب- آموزش تراز

تحولات تکنولوژیک، و بصری شدن عمده‌ی دریافت‌های معرفتی، یک انقلاب اساسی را در امر آموزش رقم‌زده است. عصر «اصالت تصور» که از راه شنیدن و خواندن حاصل می‌شد، به‌مرور جای خود را به عصر «اصالت تصویر» می‌دهد که از راه دیدن محقق می‌شود. سینما به کمک آموزش آمده است و از ترکیب دو مفهوم «تفریح» و «تربیت»، واژه‌ی «اجوتینمنت» Edutainment را برای مدارس، و از ترکیب دو مفهوم «تفریح» و «دانش»، واژه‌ی «ساینتینمنت»Scientainment را برای دانشگاه فراهم آورده است.

بازه‌ی زمانی برنامه‌ی ششم پیشرفت، مقطعی است که جبراً شیوه‌ی «اجوتینمنت» و «ساینتینمنت» جایگزینروشآموزشکنونیمی‌شود؛ درمقابلایندگرگونینبایدمنفعلبود. در این تحول، طول دوره‌ی مدرسه و دوره‌ی دانشگاه به نحو چشم‌گیری کاهش می‌یابد.

 

7- سرمایه‌ی سلامت

سلامت تراز در نگرش قرآنی در «قلب سلیم» است. روی‌کرد کنونی، محدود به تندرستی Health است. این روی‌کرد، یک نگرش مادی است که در آن حیات محدود به تن انسان است و بیماری نیز صرفاً محدود به بیماری‌های جسم انسان است. این نگرش داروینیستی به حیات و انسان، مکتب مادی‌گرایانه‌ی علوم پزشکی امروز است. تلاش کنونی برای درمان امراض جسمی در علوم پزشکی کنونی، قابل‌تقدیر است. اما درمان مرض‌های نفس و روح که به سلامت قلب می‌انجامد در علوم پزشکی داروینیستی جایگاهی ندارد. بازه‌ی برنامه‌ی ششم، دوره‌ی گفتمان‌سازی قلب سلیم است. گفتمان‌سازی مبحث قلب سلیم، مرحله‌ی عبور از داروینیسم در علوم پزشکی، و نزدیک شدن به طب تراز قرآنی است.

دکترین ملی سلامت - salamat Doctorine

 

8- سرمایه‌ی سیاسی

سرمایه‌ی سیاسی در چهار حوزه‌ی نخبگان سیاسی، نهادهای تصمیم‌ساز، متنفذین سیاسی در قالب ابرطبقه، و احزاب سیاسی بازتولید می‌شود. در تلقی دینی در اسلام، عنصر امامت و ولایت به‌عنوان حوزه‌ی پنجم بازتولید سیاست شناخته می‌شود. به‌ویژه این‌که سیاست همان دیانت است در عمل.

الف- نخبگان سیاسی

در بازه‌ی زمانی 1400- 1393 بخش عمده‌ای از نسل یکم انقلاب اسلامی از دنیا رحلت می‌کنند. در طول برنامه‌ی ششم پیشرفت، نخبگان نسل دوم باید آماده‌ی جایگزینی با نخبگان نسل یکم شوند. سرمایه‌ی سیاسی ایران امروز حزب‌محور نیست، بلکه شخصیت‌محور است.

ب- نهادهای تصمیم‌ساز

سرمایه‌ی مستشاری، بخش مهمی از سرمایه‌ی سیاسی است. نهادهای مستشاری، نهادهای تصمیم‌ساز هستند. ایجاد، حفظ و بسط اندیشکده‌های تصمیم‌سازی عمومی و تخصصی، در سطح ملی و استانی، در بازه‌ی برنامه‌ی ششم یک ضرورت است.

پ- ابرطبقه

در قدرت نرم سیاسی، پیدایش و وجود ابرطبقه «سوپرکلاس»Super-Class یک واقعیت است. ابرطبقه‌ی جهانی بیش از 6000 نفر برآورد شده است.[13]

بانک‌داران، ثروتمندان، صاحبان صنایع، کارتل‌ها و تراست‌ها، سیاست‌مداران، هنرمندان، و ورزشکاران مطرح، اعضای ابرطبقه هستند که در داووس سوئیس گرد هم می‌آیند. فرقه‌ی داووسیه، دنباله‌ی باشگاه روم و کمیته‌ی 300 است. مهم‌ترین پیامد تجمیع ابرطبقه در داووس، کاهش تأثیر سازمان ملل و ارتقاء ضریب نفوذ داووس به‌عنوان نهاد غیررسمی بین‌الملل در سایه است.

ابرطبقه زاییده‌ی جامعه‌ی لیبرالیستی و کاپیتالیستی است. در ایران امروز نیز با توجه به ضریب نفوذ فرهنگ و اقتصاد لیبرالیستی و سرمایه‌داری، شکل‌گیری ابرطبقه آغاز شده است. فوتبالیست‌های صاحب نفوذ، ثروتمندان، سیاسیون پرده‌نشین، متنفذین اقتصادی- فرهنگی، هنرمندان و سینماگران ذی‌نفوذ، بخشی از ابرطبقه‌ی در حال نهادینه شدن هستند. شهرام جزایری، بابک زنجانی، و پدیده‌ی فساد بانکی 3000 میلیاردی در سال‌های اخیر، نمونه‌های مالی این هرم هستند. بازه‌ی زمانی برنامه‌ی ششم پیشرفت، دوره‌ی تثبیت و نهادینه شدن ابرطبقه در قالب پذیرش اجتماعی- سیاسی آنان است.

* برآورد ابرطبقه‌ی جهانی و ابرطبقه‌ی ملی ضروری است، زیرا ابرطبقه، بنیه‌ی سیاسی- اقتصادی- فرهنگی و امنیتی کشور را تضعیف می‌کند.

 

9- سرمایه‌ی اجتماعی (با تمرکز بر خانواده و جمعیت)

بر مبنای گزارش نهادهای بین‌المللی در نقشه‌ی خانواده‌ی 2014، خانواده عملاً در بسیاری از جوامع مدرن فروپاشیده است و «هم‌باشی» به پدیده‌ی رایج تبدیل‌شده است. در این گزارش‌ها، بخش قابل‌توجهی از کودکان جهان زنازاده هستند.

نقشه خانواده - world family map 2014

نگرانی از کاهش جمعیت و پیری جمعیت کشور، امروز نقل مجالس است. کاهش سن ازدواج، ازدواج آسان، تشویق زادوولد، توانمندسازی فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی مردان، پیشنهادهایی است که مطرح می‌شود، اما چالش‌های جدی در این راه وجود دارد:

الف- کاهش جمعیت، یک متغیر مهم دارد: تفرد. پدر و مادری که اسیر ویروس تفرد Individualism شده‌اند قطعاً تحمل کودک و فرزند را ندارند.

ب- وقوع انقلاب جنسی در ایران. انقلاب جنسی، مانند آنچه در دهه‌ی 1950 در آمریکا رخ داد، در حال وقوع است. پایه‌ی ایدئولوژیک این انقلاب جنسی، فمینیسم و هدونیسم است. به نوشته‌ی آلن بلوم Alan Bloom، پروژه‌ی مرکزی فمینیست‌ها، حیازدایی به‌منظور تحقق انقلاب جنسی است[14]. جنبش فمینیستی ایران نیز در دو دهه‌ی اخیر، نقش کلیدی در حیازدایی برای تحقق انقلاب جنسی ایفاء کرد. ازاین‌رو، این جنبش عمیقاً موردحمایت سرویس‌های جاسوسی غرب بوده و هست. اصالت لذت، بخش مکمل حیازدایی در انقلاب جنسی است. ظاهراً انقلاب جنسی ایران، در بازه‌ی برنامه‌ی ششم، از حیث نسلی تثبیت و نهادینه می‌شود. با توجه به رخوت مدیریت علمی- فرهنگی- تربیتی- هنری و رسانه‌ای کشور، اقدام مناسبی از سوی نهادهای رسمی انجام نمی‌شود. ازاین‌رو، باید در طول برنامه‌ی ششم، گفتمان‌سازی حیا – که آغازشده است – با حرکت خودجوش مردمی، شتاب روزافزون بگیرد.

 

10- سرمایه‌ی سایبر

وابستگی روز افزون به فضای سایبر، شکل‌گیری پدیده‌های جهان موازی، جامعه‌ی مجازی و زندگی دوم، آسیب‌پذیری‌های نوینی را رقم‌زده است که در حیطه‌ی امنیت سایبر دسته‌بندی می‌شود.

استقلال سایبر، متضمن امنیت سایبر است. زیرساخت شبکه (و هم‌چنین سیستم‌عامل بومی و موتور جست‌وجوی بومی)، از مصادیق استقلال سایبر است. پیش‌نیاز استقلال سایبر، نهادسازی سایبرنتیک است. کشوری که بانی اینترنت و فضای سایبر است، یعنی ایالات‌متحده، پدیده‌ی اینترنت و امور سایبر را به وزارت AT&T یعنی وزارت‌خانه‌ی امور پست و تلگراف و تلفن خود نداده است، بلکه آن را به سازمان امنیت ملی NSA در وزارت دفاع آمریکا سپرده است. انگلیس نیز آن را به سازمان GCHQ واگذارده است. عجیب است که در ایران، یک حیطه‌ی نظامی- امنیتی، به نهاد غیرنظامی یعنی وزارت ارتباطات واگذارشده است.

امنیت پایدار در حوزه‌ی سایبر متضمن این است که اینترنت و مدیریت سایبر از وزارت ارتباطات گرفته‌شده و به نیروهای مسلح واگذار شود. بازه‌ی برنامه‌ی ششم پیشرفت جمهوری اسلامی، مقطع فرهنگ‌سازی انتقال اینترنت و فضای سایبر به حیطه‌ی مأموریتی نیروهای مسلح است. کشور ایران محتاج یک‌نهاد کارآمد مانند NSA است. دیدن ساختار سازمانی NSA که متولی اینترنت در آمریکا است به‌خوبی می‌نمایاند که هیچ‌یک از اجزاء آن در ساختار سازمانی وزارت ارتباطات ایران نهاد مشابه ندارد. با توجه به یک‌پارچگی مدیریت اینترنت در آمریکا با فرماندهی جنگ‌های سایبری آن – که هر دو به ژنرال مایکل راجرز سپرده‌شده است – در ایران نیز باید با ایجاد سازمان مشابه NSA استقلال سایبرنتیک را رقم زد.

در هر منازعه‌ی تمام‌عیار میان ایران و آمریکا، مهم‌ترین منفذ و در واقع چشم اسفندیار قدرت ملی ایران، ساختار ارتباطات آن است. اینترنت جهان که ظاهراً پدیده‌ای غیرنظامی است، در واقع یک محصول عمیقاً نظامی است که کاملاً در کنترل وزارت دفاع آمریکا است و تحت پروتکل‌های آژانس امنیت ملی NSA در بخش موتورهای جست‌وجو، سیستم‌های عامل، امنیت شبکه، و امنیت اطلاعات عمل می‌کند. حمله‌ی آمریکا و رژیم صهیونیستی به تأسیسات اتمی ایران با ویروس استاکس‌نت و زیان‌های وارده، نشان داد که ورود اینترنت به شکل غیرنظامی به ایران، اقدامی غیر کارشناسی بوده و ضمن دستاوردها و خدمات عالی، متأسفانه آسیب‌پذیری دفاعی را افزایش داده است.

ژنرال کیت الکساندر Keith Alexanderآدمیرال مایکل راجرز MichealS.Rogers

     ژنرال کیت الکساندر- رئیس سابق 2005-2014         آدمیرال مایکل راجرز- رئیس NSA (از 2014)

 

(ساختار NSA را در نشانی www.nsainfo.ir ببینید.)

 

11- اقتدار ملی- اقتدار بین‌المللی

نیروی انتظامی، مظهر اقتدار ملی جمهوری اسلامی است. ارتش، مظهر اقتدار بین‌المللی جمهوری اسلامی، و سپاه پاسداران، مظهر اقتدار بین‌المللی انقلاب اسلامی است. وحدت تلاش‌ها در ایجاد این تصویر سه‌وجهی، در برنامه‌ی ششم، بخشی از جهت‌گیری روانی امنیت پایدار است. به دلیل گسترش و شیوع تروریسم فرقه‌ای در منطقه‌ی جنوب غرب آسیا و شمال آفریقا، لزوماً ارتقاء سواد انتظامی عموم جامعه در راستای اقتدار ملی، ارتقاء سواد دفاعی عموم جامعه در راستای اقتدار بین‌المللی جمهوری اسلامی، و ارتقاء سواد پاسداری عموم جامعه در راستای اقتدار بین‌المللی انقلاب اسلامی، باید سرلوحه‌ی فعالیت‌های انتظامی و نظامی قرار گیرد.

 

 

 


منابع:

[1] واژه‌ی ترند Trend در زبان فارسی به معنی «فرانمای روند» وقایع و تصمیم‌های معطوف به آن است. ترندگذاری از سه مکتب کلی تبعیت می‌کند: مکتب یکم مبتنی بر تبیین وضع موجود؛ مکتب دوم مبتنی بر تبیین وضع مطلوب؛ و مکتب سوم که غایت انگار است، مبتنی بر عاقبت‌نگری در عالم عقبا است.

[2] امام خامنه‌ای، ابلاغ سیاست‌های کلی «اقتصاد مقاومتی»، 30 بهمن 1392.

[3] امام خامنه‌ای، بیانات در جلسه تبیین سیاست‌های اقتصاد مقاومتی، 20 اسفند 1392.

[4]  صحیفه‌ی امام، جلد 18، صفحه‌ی 434، سخنرانی در جمع مسئولان اقتصادی و کشاورزی، 25 اردیبهشت 1363.

«اگر چنان­چه ربا در یک کشورى مثل کشور ما خداى نخواسته، باز در بانک­اش، در تجارت­‌اش، در بین مردم­اش باشد، ما نمی‌توانیم بگوییم که ما جمهوری­مان جمهورى اسلامى است، محتواى جمهورى، اسلامى است. از این جهت باید کارشناسان، علما در این مسئله بسیار فعالیت کنند، دقت کنند که ما را از این گرفتارى نجات بدهند و ملت هم باید توجه بکنند به اینکه مواجه هستند با یک هم­چون چیزى که قرآن کریم می‌‏فرماید: «فَاْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِه»، اعلام جنگ بکنید با خدا. و اگر چنان­چه بانک­دارى به آن معنایى که در جاهاى دیگر هست رواج پیدا بکند، مردم از صنعت و کار و سایر چیزها باز می‌مانند، می‌نشینند توى خانه‏‌شان و پول­شان برای­شان کار می‌کند و حال آنکه پول نباید کار بکند. پس اصلاح بانک هم یکی از امور بسیار مهم است، چنان­چه اصلاح اقتصاد و مالیات و امثال ذلک هم بسیار اهمیت دارد.»

[5] امام خامنه‌ای، بیانات در دیدار کارکنان و فرماندهان ارتش، 28 فروردین 1375.

«بالاتر از استقلال سیاسی، استقلال اقتصادی است که مسئولان کشور، نمایندگان مجلس و دست‌اندرکاران مسائل اقتصاد، باید توجه کنند که درزمینه‌ی پول، درزمینه‌ی سازوکارهای اقتصادی و درزمینه‌ی فعالیت‌های اقتصادی، وابستگی خودشان را در همه‌ی بخش‌ها قطع کنند

[6] Francois Gorges-Picot

[7] Sir Mark Sykes

[8] نهادهای تقسیمات ارضی و تعیین حدود.

[9] امام خامنه‌ای، بیانات در دیدار اساتید دانشگاه‌ها، 11 تیر 1393.

[10] اندیشه‌ی ثنویتی «ین و یانگ» توسط هالیوود در هنر سینما و انیمیشن، در دهه‌ی اخیر شیوع عجیبی یافته است.

[11] امام خامنه‌ای، بیانات در دیدار اساتید دانشگاه‌ها، 11 تیر 1393.

[12] امام خمینی (ره)، «سر الصلوه»،‌ موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، 1378.

[13] راتکاف، دیوید- «ابرطبقه»،‌ ترجمه احمد عزیزی، انتشارات کویر، ‌1389.

[14] Allam Bloom, “The Closing of The American Mind”, P101.

 [download id=”468″]

ثبت شده در سايت اندیشکده‌ی یقین طي شماره 386 و در روز شنبه ۵ مهر ۱۳۹۳
۱۴۰۳ © انديشکده‌ي يقين (مرکز بررسی‌های دکترینال)